Visitors
Today:
0
|
8 de junho de 2022 às 03:21 9 views چرا موسیقی در ما احساس ایجاد می کند؟ یک مطالعه جدید قدرت آهنگ را در تغییر ادراک عاطفی ما از دیگران نشان می دهد در جوانی از گوش دادن به یک سری برنامه های آموزشی فرانسوی لذت می بردم. من یک کلمه متوجه نشدم، اما با این وجود هیجان زده بودم. آیا به این دلیل بود که صداهای گفتار انسان هیجان انگیز است؟ نه واقعا. صداهای گفتاری به تنهایی، بدون معنایشان، الهام بخش نیستند. ما با ساعت های زنگ دار که سخنرانی آلمانی را به صدا در می آورند از خواب بیدار نمی شویم. ما برای گوش دادن به زبان بومی اسکیموها به سمت محل کار نمیرویم و در حین تبلیغات آن را به ایستگاه کلیک بوشمن منتقل میکنیم. صداهای گفتاری به ما آرامش نمی دهند، و ما را به گریه نمی اندازند - حتی فرانسوی. اما موسیقی صبحها از ساعتهای زنگ دار ما سرچشمه میگیرد و ماشینهای ما را پر میکند و ما را لرز میدهد و ما را به گریه میاندازد. طبق مقالهای که اخیراً توسط Nidhya Logeswaran و Joydeep Bhattacharya از دانشگاه لندن منتشر شده است، موسیقی حتی بر نحوه دیدن تصاویر بصری تأثیر میگذارد. در این آزمایش، 30 آزمودنی با یک سری قطعات موسیقی شاد یا غمگین ارائه شدند. پس از گوش دادن به قطعات، عکسی از یک چهره به افراد نشان داده شد. به برخی افراد چهره ای شاد نشان داده شد - فرد لبخند می زد - در حالی که برخی دیگر در معرض حالت چهره غمگین یا خنثی قرار گرفتند. سپس از شرکت کنندگان خواسته شد تا محتوای عاطفی صورت را در مقیاس 7 درجه ای ارزیابی کنند که 1 به معنای بسیار غمگین و 7 بسیار خوشحال است. محققان دریافتند که موسیقی به شدت بر درجه بندی احساسی چهره ها تأثیر می گذارد. موسیقی شاد باعث میشود چهرههای شاد شادتر به نظر برسند، در حالی که موسیقی غمانگیز، غمگینی اخم را مبالغه میکند. اثر مشابهی نیز با چهره های خنثی مشاهده شد. اخلاق ساده این است که احساسات موسیقی "متقابل وجهی" هستند و می توانند به راحتی از سیستم حسی به سیستم دیگر سرایت کنند. حالا من هرگز سر وعده های غذایی همسرم نمی نشینم بدون اینکه ابتدا یک راهپیمایی شادی آور سوسا داشته باشم. تبلیغات در تلاش برای پاسخگویی، اجازه دهید ابتدا بپرسیم که چرا در وهله اول به برنامه های آموزشی فرانسوی گوش می کردم. حقیقت این است که من فقط گوش نمی دادم. من آنها را در تلویزیون عمومی تماشا می کردم. چیزی که توجه من را جلب کرد صداهای گفتاری بی معنی برای من نبود (من آهسته یاد می گرفتم)، بلکه هنرپیشه جوان فرانسوی بود. موهایش، لبخندش، رفتارهایش، تهوعش... من پرت می شوم. تماشای این نمایش به دلیل انسان هایی که نشان می داد، به ویژه عبارات و رفتارهای به نمایش گذاشته شده، لذت بخش بود. سهم شیر از محرکهای هیجانانگیز در زندگی اجداد ما از چهره و بدن افراد دیگر بوده است، و اگر کسی مصنوعات انسانی را بیابد که بسیار هیجانانگیز هستند، تصور خوبی است که به نوعی انسان به نظر میرسد یا به نظر میرسد. . به عنوان شواهدی مبنی بر اینکه انسان ها منبع اصلی احساسات در میان مصنوعات انسانی هستند، علائم بصری انسان را در نظر بگیرید. من استدلال کردهام که نشانههای بصری از نظر فرهنگی تکامل یافتهاند تا شبیه اشیاء طبیعی به نظر برسند و دارای انواع ترکیبهای خطوطی هستند که در دنیای سهبعدی اشیاء مات یافت میشوند. دنیای سه بعدی اجسام مات؟ هیچ چیز خاص انسانی در مورد آن وجود ندارد، و به همین دلیل است که بیشتر نشانه های زبانی - مانند حروف و کلمات موجود در این صفحه - از نظر احساسی دیدنی نیستند. اما علائم بصری گاهی اوقات تداعی عاطفی دارند. به عنوان مثال، رنگها بهطور بدنامی از نظر احساسی برانگیخته هستند، و بحث در مورد اینکه چیزی باید با چه رنگی رنگ آمیزی شود، منبع بسیاری از مشاجرات زناشویی است. و محرکهای «V»، مانند علامت تسلیم در خیابان، مدتهاست که (در ادبیات عوامل انسانی) بهعنوان خاطرهانگیزترین شکل هندسی برای نمادهای هشدار دهنده شناخته شدهاند. اما توجه کنید که محرک های رنگ و V به طور قابل قبولی در مورد بیان انسان هستند. به ویژه، اخیراً استدلال شده است که رنگ "در مورد" پوست انسان و احساسات به نمایش گذاشته شده است - به همین دلیل است که قرمز توجه ما را جلب می کند، زیرا با سرخ شدن و خون همراه است - و محرک های "V" به عنوان "در مورد" عصبانیت پیشنهاد شده است. چهره ها (یعنی ابروهای عصبانی). تبلیغات البته سوال این است که آن عناصر چیست. یکی از نامزدها گفتار رسا ما است - شاید موسیقی فقط یک شکل انتزاعی از زبان باشد. با این حال، بیشتر احساسات زبان در معناست، به همین دلیل است که زبانهای خارجی که نمیفهمیم، به ندرت باعث میشوند که ما از خوشحالی غمگین شویم یا عصبانی شویم. همچنین به همین دلیل است که سخنرانی احساسی از زبانی ناآشنا در رادیو پخش نمی شود! اما یک رفتار بیانی شنیداری دوم وجود دارد که ما انسان ها انجام می دهیم - خود حرکات بدنی ما. حدس زده میشد که حرکت انسان در زمان یونانیان زیربنای موسیقی باشد. به عنوان یک فرضیه، این مزیت را دارد که ما سیستمهای شنوایی داریم که میتوانند صداهای افرادی را که در میان ما حرکت میکنند درک کنند - نزدیک شدن یک خرخر عصبانی، رد شدن یک نوزاد ظریف و غیره. برخی از این حرکات باعث تحریک احساسات مثبت می شوند - آنها تصاویری از فعالیت های خوشایند را تداعی می کنند - در حالی که برخی دیگر ممکن است به طور خودکار با ترس یا اضطراب مرتبط باشند. (صدای دویدن ما را به این فکر میکند که از چه چیزی فرار میکنیم.) اگر موسیقی مبتنی بر گفتار باشد، بزرگترین بخش بیان کلام - معنی - را از دست میدهد. اما اگر موسیقی مانند حرکات بیانی انسان به نظر می رسد، آنگاه چیزی شبیه چیزی است که به خودی خود سرشار از بیان احساسی است و به راحتی می تواند توسط سیستم شنوایی تفسیر شود.
|
%LOGIN% %TIMESTAMP%
%COMMENT%